شنبه ، ۳۱ / مرداد / ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۱
کد مقاله : 1156
مدیریت سازمانهای پژوهشی مدیریت بر مدیریت ناپذیر است نسخه چاپی

مدیریت سازمانهای پژوهشی مدیریت بر مدیریت ناپذیر است
یادداشتی به مناسبت هفته پژوهش
غلامرضاذاکرصالحی
به نظر می‌رسد مدیریت سنتی برای اداره سازمان‌های پژوهشی ناکارآمد است. سازمان‌های پژوهشی سازمان‌هایی هستند با نیروی انسانی کم ولی با کیفیت عالی که محل اجتماع دانشمندان‌اند و تولید آنها نوآوری است.
مدیریت در این سازمان‌ها مدیریت حداقلی و بدور از دیوان سالاری معمول است و کار مدیران حمایت مادی و معنوی از پژوهشگران است.
سازمان پژوهشی خود انگیخته و خودهادی است. اختیارات و اطلاعات در این مراکز در سطح افقی جریان دارد نه در سطح عمودی و سلسله مراتبی.
اصولاً نوآوری را نمی‌توان مدیریت کرد. مفهوم اداره شوندگی با مفهوم نوآوری سازگار نیست. به خصوص نوآوریهای رادیکال و گسسته چون جرقه‌ای در ذهن محقق است و مثل یک جذبۀ عارفانه به صورت آنی حادث می‌شود. در این مرحله اداره شوندگی بی‌معناست. البته در مراحل بعد برای تجاری سازی آن سازماندهی لازم است که نیازمند یک کار سیستمی و یک رهبری حرفه‌ای است. مدیریت سازمانهای پژوهشی مدیریت بر مدیریت ناپذیر است.
درعلم مدیریت مبحث سازمانهای بدون مدیر متکی به میکرومنجمنت (مدیریت خرد) را داریم. در این سازمانها مدیریت در کل ریز بدنه پخش شده است. به نوعی می‌توانیم سازمانهای پژوهشی را در زمرۀ سازمان‌های بدون مدیر بدانیم. ممکن است شما بپرسید بجای مدیر در اینجا چه سازوکارهای جایگزین می‌شود. در این سازمانها بجای فعالیتهای معمول در مدیریت سنتی، سازوکارهای دیگری داریم چون: مرور همکاران، عقلانیت فرهنگی مشترک، رهبری و انگیزش که محققان را به اوج پرتاب می‌کند. همچنین شبکه‌های علمی و کنش‌های قاعده‌مند که همگی خلاء مدیریت را پر می‌کنند.
بهتر است بگوئیم در سازمان‌های پژوهشی بجای مدیر، رهبر پژوهش داریم. متأسفانه در ایران رهبر پژوهش که به مهارتها و فنون آن آشنا باشند کم داریم. کار رهبر پژوهش، دیدگاه سازی، مربیگری و توانبخشی و هدایت کارگروهی است. همان‌طور که می‌دانید در سازمان‌ها تعارض و تنش اگر در حد نرمال باشد عامل حرکت و رشد تلقی می‌شود. رهبر پژوهش باید این تنش‌ها و تعارضات را در جهت رشد و تعالی سازمان هدایت و آنها را به رقابت مفید تبدیل کند.
در یک سازمان پژوهشی میزان ریسک و خطرپذیری بالاست چون پژوهش ممکن است به نتیجه نرسد. بنابراین منبع استرس هم وجود دارد و هم قوی است. این استرس باید با یک سیستم حمایتی کاهش پیدا کند. این استرس در سه سطح وجود دارد.
در سطح فردی محقق از خود می‌پرسد آیا کار من مقبولیت و پذیرش لازم را دارد؟ در سطح اجتماعی این تردید را دارد که آیا یافته‌های من بدرد کارفرمایان می‌خورد؟ و در سطح حرفه‌ای همیشه این پرسش‌ها و تردیدها را دارد که آیا جستجو و واکاوی‌ها کافی بوده است؟ آیا فرضیات و روش تحقیق را درست انتخاب کرده‌ام؟ و دهها پرسش دیگر.
کار ویژۀ رهبر پژوهشی این است که منبع استرس را کشف و آن را از طریق فنون حمایتی کاهش دهد.
علاوه بر مواردی که گفتیم رهبر پژوهش آینده‌نگری می‌کند. سرمشق و محرک است. به رشد کارکنان توجه دارد. به ایده‌ها پروبال می‌دهد. سازمان را به شکوفایی می‌رساند نه اینکه وضع موجود را اداره کند. در نهایت در شرایط حاضر یکی از کار ویژه‌های مهم رهبران پژوهشی شبکه‌سازی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

کد امنیتی *
Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.