کیفیت آموزش و پژوهش، از جمله دغدغههای اصلی نظامهای آموزش عالی در اغلب کشورهای جهان بوده است. برخی از کشورها در دو دههی اخیر، از طریق ارزیابی مستمر، این تشویش را کاهش داده و در جهت رفع آن کوشیدهاند. از جمله کوششهای انجام شده میتوان به اجرای طرحهای ارزیابی درونی و برونی در سطح ملی و نیز ایجاد سازوکارهای اعتبارسنجی منطقهای و بینالمللی اشاره کرد. هر چند کمیت و کیفیت کوششهای یاد شده در کشورهای مختلف متفاوت بوده اما میزان آنها به طور چشمگیری در سطح ملی و بینالمللی در دههی اخیر افزایش یافته است. در گفتوگو با دکتر غلامرضا ذاکر صالحی، دانشیار موسسهی پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به بررسی نظام ارزشیابی در نظام آموزش عالی ایران پرداختیم که اکنون متن آن پیش روی شماست.
- جناب آقای دکتر! ضرورت ارزشیابی در تحصیل علم چیست؟ قبل از دورهی مدرن، تحصیلاتی که معمولا به شکل حوزوی انجام میشد برایشان ارزشیابی وجود نداشت اما اخیرا در حوزهها ارزشیابی انجام میشود و حتی در کلاسها حضور و غیاب صورت میگیرد. ضرورت ارزشیابی در تحصیل علم چیست که حتی حوزهها به این کارها روی آوردند؟
در پاسخ به این سؤال شما میتوان گفت در گذشته، علم، حالت فردی داشت. نظام استاد ـ شاگردی وجود داشت . دانشآموزان برای یادگیری به منزل علما میرفتند. در غرب هم اینگونه بود و آموزشهای کلیسایی به صورت محدود برای افراد خیلی خاص در سطوح عالی داده میشد اما از آن دورهی باستان که عبور میکنند، به مرحلهای میرسند که در مکانهای عمومی میایستند و آموزشهایی را ارائه میکنند. مکانهای عمومی برای تحصیلات به صورت جمعی فراهم میشود. این دوره به لاتین میشود استیودیم جنرالز. به تدریج مفهوم هیئت علمی پدیدار میشود که به معنای کار جمعی علمی است. گویا به این معناست که کار علمی فردی انجام نمیشود و این افراد هستند که باید همدیگر را به رسمیت بشناسند و به صورت گروهی کار کنند و با هم تبادل اطلاعات و دانش و تجربه داشته باشند.
لفظ هیئت علمی هم بیشتر ماهیت جمعی علوم را میرساند و به تدریج که سیستمهای ارزیابی کارهای علمی هم شکل میگیرد، به این صورت میشود که وقتی دانشمندی کار محقق و استادی را تأیید و اعلام میکند، آن ایدهی علمی معتبر میشود. از اینجا مرور همکاران(peer review) شکل میگیرد. کار علمی محققان را باید همکاران علمی تأیید کنند. سپس از حالت شخصی بیرون میآید؛ انگار نوزادی زائیده شده و در دامن اجتماع گذاشته شده که کم کم ماهیت اجتماعی پیدا میکند و از حیطهی فردیت خارج میشود. به تدریج هم مقولهی کیفیت شکل میگیرد و این موضوع در آکادمیهایی قدیم که نخبهگرا بودند، به همین صورت مرور همکاران انجام میشده است که فرایندی مستمر و پویا بوده و بعدها کم کم بحثهای شرکتی و بنگاهی و تجاری دانش که مطرح میشود، شکلهای دیگری از کنترل کیفیت مانند شکلهای تجاری پیدا شده است…