نشست دوم واکاوی تجاریسازی علم و دانشگاه در ایران برگزار شد
نشست دوم واکاوی تجاریسازی علم و دانشگاه در ایران برگزار شد
- به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، جلسه دوم نشست نقد و بررسی تجاریسازی علم و دانشگاه روز هفتم اسفند به همت میز مطالعات اجتماعی علم، فناوری و نوآوری مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور برگزار شد. در این نشست دکتر مقصود فراستخواه، دانشیار گروه برنامهریزی آموزش عالی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، دکتر غلامرضا ذاکرصالحی، دانشیار گروه مطالعات تطبیقی و نوآوری در آموزش عالی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و دکتر محمدامین قانعیراد، مدیر گروه پژوهشی علم و جامعه مرکز به سخنرانی پرداختند.
*** رویههای ایجاد شده در انتخاب اولویت بین تجاریسازی و علمورزی
در ابتدای این نشست، دکتر فراستخواه با اشاره به اینکه در حال حاضر انتخاب بین تجاریسازی و کسبوکار، و علمورزی و فعالیت دانشگاهی، به عنوان دو مقوله جدا از هم، تبدیل به یک دیلما و مناقشه شده، گفت: این مسئله منشا دوتاییهای دیگر در جامعه ما است که در اقدامهای ملی، رویهها، سیاستگذاری، فعالیتهای اقتصادی و علمی تأثیر دارد.
وی افزود: انتخاب اهمیت و ارجحیت منفعت بازاری یا حقیقت علمی، کارایی یا اصالت، ارزشِ کاربرد یا ارزشِ اکتشاف و رونق یا رهایی، برخی از این دوتاییها هستند. در این صورت یکی از رویههایی که ایجاد میشود بازی برنده-بازنده است طوری که در آن یا دانشگاه ذیل بازار قرار گرفته و مفهوم بنگاهداری دانشگاهی شکل میگیرد و یا کسبوکار در چارچوبهای آکادمیک تقلیل مییابد.
وی دومین رویه را جنگ سرد نامید و تصریح کرد: این حالت بیانگر وضع جامعه کنونی ما میباشد که تبدیل به یک بازی ملالآور بین دانشگاه و کسبوکار شده است.
دکتر فراستخواه درباره رویههای دیگر توضیح داد: من رویه سوم را صلح سرد می نامم به این معنا که یک تقسیم کار غیرخلاق شکل میگیرد و در آن هر یک از قعالیتهای اقتصادی و علمی، مسیر خود را طی می کنند. در رویه چهارم یا “بازیِ به نوبت”، سیاست، تعیین کننده اولویت بین این دو است و در رویه پنجم یا “اسطوره دست نامرئی”، تعیین اهمیت این دو مقوله، به انتخاب اجتماعی و بازار واگذار میشود که به نوعی پاک کردن صورت مسئله است.
وی سپس رویه “صلح و همزیستی خلاق” را یک رویه معنادار، معقول و مفید عنوان کرد و افزود: در این صورت بین پارادایمهای اقتصادی و پارادایمهای دانشگاهی، با حفظ قلمروها و قوانین جداگانه، بازی برد-برد ایجاد میشود. البته زمانی این رویه و وضعیت مطلوب شکل میگیرد که بپذیریم تمام زندگی اجتماعی انسان با ارزشهای یکسویه قابل توضیح نیست و برای فهم این جهان اجتماعی به یک مبنای معرفتشناختیِ توسعهیافته نیاز داریم. زمانی ما جهان را بهتر توضیح خواهیم داد که آن را از منظرهای مختلف ببینیم و همه داستانها و نقطهنظرات چندگانه در آن حضور داشته باشند. به این ترتیب، ارزشهای بدیل، بدون ارجاع و یا تقلیل دادن یکی به دیگری، با هم آشنا میشوند و در نتیجه مخزن معانی بشری توسعه پیدا خواهد کرد.
دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در توضیح تعارض ایجاد شده بین ارزشهای دانشگاه که در پی حقیقت است و ارزشهای دنیای کسبوکار که دنبال سود و کارایی است و تعامل بین آنها، به تحقیقات انجام شده در دنیا اشاره کرد و بیان داشت: در نتیجهگیری یکی از این تحقیقات بیان شده که باید بین این دو مقوله، ارتباط سیستماتیک و گفتگو وجود داشته باشد.
وی در انتها خاطر نشان کرد: در یک جامعه با وجود رویه “صلح و همزیستی خلاق”، حوزههای مختلف بدون آنکه از متفاوت بودن دست بکشند، با هم همکاری میکنند و در این جامعه، دانشگاه و جهان اقتصادی بدون تقلیل پیدا کردن، با هم در ارتباط هستند.
*** ضرورت حفظ روح دانشگاه در امر تجاریسازی
دکتر ذاکر صالحی، با تمرکز بر بحث تجاریسازی دانشگاه به تعریف جداگانه دانشگاه و امر تجاریسازی پرداخت و گفت: با دیدگاه علوم انسانی، دانشگاه فقط یک صورت نیست که تنها بر کارکردهای تکنیکی تاکید داشته باشد و مسئولیت آن شامل آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعی میشود. کارکردهای هنجاری، جنبههای انتقالی و رهاییبخشیِ دانشگاه است که به آن معنا میدهد. به عبارت دیگر، ماهیت اصلی دانشگاه و co-valueهای آن، یعنی عقلانیت، آزادی علمی، اخلاق و معنویت و عشق به دانستن است که به عنوان چهار ستون خرد دانشگاه در نظر گفته میشود.
وی در ادامه گفتههای کارل یاسپرس و فیلیپ آلتباخ را نقل کرد و گفت: در غیاب روح دانشگاه، زوال آکادمی اتفاق میافتد. همچنین جامعه آموزش عالی برای جلوگیری از انحراف خود، باید به صدای روح دانشگاه گوش فرا دهد.
وی افزود: امر تجاریسازی زمانی که در کنارco-valueهای دانشگاه قرار میگیرد بحثانگیر میشود، وگرنه بحث آموزش و تجاریسازی ممکن است خیلی بحرانزا نباشد. تجاریسازی نیز، فرآیندی است که طی آن، ایده و تولیدات حاصل از فعالیتهای دانشگاهی به محصولات و خدمات قابل عرضه به بازار تبدیل میشود. با توجه طیف وسیعِ امر تجاریسازی از ایده تا محصول، پیدا کردن جایگاه دانشگاه در این عرصه مهم است.
دکتر ذاکرصالحی با اشاره به مکانیزمهای تجاریسازی بیان داشت: تجاریسازی میتواند علاوه بر صورت دانشگاه باعث تغییر روح آن نیز شود، چرا که در امر تجاریسازی، مکانیزمهای مالی، مدیریتی و قانونی، اصلاح ساختار، آموزش و پژوهش و همچنین طراحی و استقرار فرآیند وجود دارد.
وی با بیان اینکه امر تجاریسازی در کشورهای جهان سوم، به نسبت بحرانزا تر است، تصریح کرد: در حالی فیزیکِ ایده تجاریشدن به جهان سوم وارد شده که متافیزیک و الزامات آن ورود پیدا نکرده است. به عبارت دیگر باید به این پرسش پاسخ داد که اگر دانشگاهِ تجاریشده یک امر محسوس است، معقولِ آن چیست؟ آیا در کشور ما، زمانی که در اسناد بالادستی به دانشگاه کارآفرین و نسل سوم اشاره شده، خودآگاهی به این قضیه وجود داشته است؟
وی گفت: ما باید به جنبه موقعیتی بودن این پدیده توجه کنیم، به این ترتیب که فرصت آن را برای برخی دانشگاههای ایران فراهم کنیم. مثلاً از صد و بیست دانشگاه دولتی در ایران، میتوان این شرایط را، با حفظ تولید دانش دستِ اول و co-valueها، برای دو دانشگاه ایجاد کرد و تحول نهادی و بنیادی در آنها به وجود آورد.
دکتر ذاکرصالحی اشاره کرد: سه نوع تجاریسازی دانشگاه عبارتند از: تجاریسازی ایده، که ریشه تئوریک دارد، تجاری سازی در برخی مراحل ایده تا محصول و تجاریسازی به شکل نامناسب که درآن تنها جنبه درآمد دانشگاه مهم است. متاسفانه در ایران مورد سوم بیشتر و مورد دوم به صورت کمتر در حال رخ دادن میباشد.
وی در انتها با بیان اینکه در نتیجهگیری مقاله “پیامدهای ناخواسته تجاریشدن آموزش عالی”، نوشته خاتم دکتر عباسی، مواردی مانند افت اخلاق علم، کاهش آزادی علمی، مختل شدن فرآیندهای یاددهی و یادگیری و تضعیف برنامههای درسی به عنوان پیامدهای تجاریشدن یاد شده است، گفت: پیشنهاد ما این است که به جای استفاده از عناوین دانشگاهِ تجاری و تجاریشدن دانشگاه، بر همکاری تاکید کنیم. Scientific collaboration دارای سبک و ادبیات وسیعی است، به وسیله آن تعامل ایجاد میشود بدون آنکه ادغامی صورت گیرد. در صورت تاکید بر تجاریسازی، دانشگاه باید از خاستگاه فرهنگی خود جدا شده و در فضای بازار با یک پارادایم جدید شروع به بازسازی خود کند که فوقالعاده سخت است.
*** بررسی امکان تجاریسازی در ایران
دکتر قانعیراد به عنوان سخنران آخر این نشست، با طرح این پرسش که آیا اساساً تجاریسازی در ایران امکانپذیر است که در مرحله بعد به عوارض و پیامدهای آن بپردازیم، گفت: با در نظر گرفتن تمام فعالیتهایی که امروزه انجام میشود، در عمل تجاریسازی که باید، رخ نمیدهد.
وی درباره دلایل جامعهشناختی این مسئله گفت: تجاریسازی صورت نگرفته زیرا آن دستگاه دانش-قدرتی که برای تجاریشدن دانش، سازگار و مورد نیاز است، موجود نیست. در این دستگاه، نهاد دانشگاه جایگاه کوچکی دارد که از آن انتظار نمیرود یکتنه امر تجاریسازی را محقق کند، در واقع ما به دستگاه وسیعتری نیاز داریم، مانند نظام دانش یا طرح دانش.
وی افزود: بر اساس این نظام یا طرح، هر دانشی که تولید شود در کنار دانشهای دیگر قرار گرفته و با ادغام شدن آنها، یک کلیتی ایجاد میشود؛ به عبارت دیگر این طرح دانش، ادغامگر و ادغامشونده است و علوم اجتماعی و فناوری در آن اهمیت دارند. از طرف دیگر، کدگذاریهای دوگانهای که با ریاضیات مرتبط میباشد و به صورت مشترک در بسیاری از علوم وجود دارد، امروزه باعث ایجاد مجموعه دانشهایی شدند که چیزی جز مبادله و تبادل نیستند، تبادل اطلاعات، انرژی و یا ماده. به این ترتیب شاهدیم که علوم و فناوریهای همگرا که عمدتاً در چهار دانش نانو، بایو، اینفو و کاگنو جای میگیرند، در حال شکلگیری هستند.
دکتر قانعیراد با بیان اینکه دو حوزه علوم پایه و دانش دگرباره (alternative science) در این طرح دانش مورد اغفال قرار گرفته، تصریح کرد: این طرح دانش متفاوت، به جای طرح علی به طرح تفسیری توجه دارد و همچنین به جای طرح قدرت به طرح معنا میاندیشد.
وی در انتهای سخنرانی خود با اشاره به موانع موجود در تجاریسازی در ایران گفت: در ایران امر تجاریسازی ممکن نیست و تا اطلاع ثانوی صورت نمیگیرد زیرا ۱. ما کدگذاریهای متفاوت و ناهمگون روی رشتههای علمی داریم و یا به عبارت دیگر آن طرح دانشی که ادغامگر است وجود ندارد. ۲. کدگذاریهای متعارض سازمانی که باعث شده رشتههای مهندسی و پزشکی و یا کشاورزی به سازمانها جدا مرتبط باشند و این کار باعث عقبماندگی دانش و تجاریسازی در کشور ما شده است.