جمعه ، ۳ / دی / ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۶
کد مقاله : 1332
فلسفه آموزش عالی نسخه چاپی

داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم گفت: ،دانشگاه صورت بخش نظام جامعه و زندگی است.

 

 

 

نشست فلسفه اموزش عالی به مناسبت هفته پژوهش درموسسه پژوهش وبرنامه ریزی آموزش عالی برگزارشد.درابتدای این نشست خانم دکترنورشاهی رییس موسسه  ضمن تبریک ایام هفته پژوهش به استادان ،پژوهشگران ودانشجویان شرکت کننده خوشامدگفت.

در ادامه این نشست، غلامرضا ذاکرصالحی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، گفت: دکتر داوری اردکانی حدود ۶۵ سال است که در حال تدریس و پژوهش هستند .ما ممکن است که امروز این عدد را به سادگی به زبان بیاوریم ولی درعمل کار سختی است. بنده از سال ۱۳۶۲ که دانشگاه ها باز شد تا سال ۶۵ درکلاس فلسفه غرب ایشان شرکت  وافتخارتلمذداشتم. کلاس های ایشان آنچنان جاذبه ای داشت که دانشجویان  مشتاق ازهمه دانشگاهها وهمه رشته ها سر کلاس دکتر داوری می آمدند.شیفتگی دانشجویان به گونه ای بود که متوجه گذشت زمان نمی شدند.

وی افزود: دکتر داوری اردکانی در سالهای ۵۰ و ۵۱ در دانشگاه سوربن و در سالهای ۵۶ و ۵۷ در انگلستان و در سالهای ۶۹ و ۷۰ در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا مشغول تدریس و پژوهش بودند. جامعه فرهنگی کشور درمقاطعی بااهدای لقب چهره ماندگارفلسفه یا اعطای نشان درجه یک دانش یا فارابی شناس  وغیره  سعی کرده از تلاش فکری وی تقدیرکند اما با وجود این، استاد هیچگاه دنبال نام و نان وشهرت نبودند. امروزه ما ایشان را به عنوان فیلسوف فرهنگ می شناسیم چون از حدود۵۰ کتاب تالیفی ایشان، بیش از نیمی از آنها در حوزه فلسفه فرهنگ است.ایشان حتی به سیاست هم اززاویه فرهنگ نگاه می کنند.درمباحث تعلیم وتربیت هم پویائیهای بین آن وفرهنگ راکاویده اند.سه اثر استادرا برای مطالعه محققان موسسه پیشنهاد می کنم: درباره علم، درباره تعلیم وتربیت و درباره پژوهش وسیاستهای پژوهشی.

ذاکر صالحی  ادامه داد: دکتر داوری اردکانی دو ویژگی برجسته دارند، اول اینکه درباره مسائل روز جامعه دغدغه دارند و اظهار نظر می کنند و دیگری اینکه با محققان جوان مستمرا در ارتباط هستند .

امروز خوشحالیم که درآغاز هفته پژوهش دکترداوری درجمع پژوهشگران حضور یافته اند وقراراست درمورد نسبت میان فلسفه وآموزش عالی وایده دانشگاه باما سخن بگویند.

محققان مطالعات آموزش عالی شاهدند که اغلب در جلسات علمی همه نقدها به این پرسش ختم می شود که منظورمحقق یاسخنران از واژه دانشگاه یا یونیورسیته چیست؟ ویژگی  ووجه ممیزه این نهاد بانهادهای مشابه چیست؟ پرسش از ایده دانشگاه یک پرسش فلسفی است. دراین مورد پرسشهای زیادی داریم که بخشی ازآنها را بازگومی کنم:

  • معنا وروح دانشگاه با توجه به بسترتاریخی آن چیست؟
  • دانشگاه چه رسالتهاوکارکردهایی دارد؟کارکردهای تکنیکی وکارکردهای هنجاری دانشگاه کدام اند؟
  • چه چیزهایی بایددردانشگاه آموخته شود؟
  • آیا دانشگاه منهای تفکر ومنهای فلسفه ممکن است ؟یا بقول پل ریکوربه کارگاه آموزشی ویا دانشگاه قدرت تبدیل می شود؟ اصولا نهادی که نتواند ساختارکلی معرفت رابازنمایی کند وصرفا مهارتی را یاد میدهد دانشگاه است؟
  • ایا ایده دانشگاه درایران با غرب متفاوت است؟ ایا ایده دانشگاه درایران پروبلماتیک شده است؟
  • فلسفه آموزش عالی درایران با تاریخ آموزش عالی درایران ونحوه شکل گیری دانشگاه ایرانی چه نسبتی دارد؟
  • آیا اصولا توسعه آموزش عالی باید مبتنی برنظریه باشد؟
  • ایا موج جدید تجاری سازی دانش ونئولیبرالیسم ایده دانشگاه را درمعرض قرار نمی دهد؟
  • استقلال آکادمیک وآزادی علمی چه جایگاهی درفلسفه آموزش عالی دارند؟

هرچند پاسخ به این پرسشها دریک جلسه میسرنیست اما آب دریارااگرنتوان کشید-هم به قدرتشنگی بایدچشید

 

 

عصا قورت دادگی در علم خطرناک است

پس از مقدمه ذاکرصالحی، داوری اردکانی سخنرانی خود را آغاز کرد و گفت: بنده امروز به احترام علم به موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی آمدم، وگرنه فکر می کنم اینقدر پیر شده ام که نمی توانم مطالب منظم و مرتبی بگویم. یکی از چیزهایی که در علم خطرناک است، عصاقورت دادگی است. در حالی که دانشمند یک آدم ساده و معمولی است که باید خیلی ساده زندگی و فکر کند.

وی افزود: اصطلاح آموزش عالی یک اصطلاح فرانسوی است که آنها در مورد دانشگاه این اصطلاح را به کار می برند چون تقسیم بندی آموزش فرانسوی ها به گونه ابتدایی، متوسطه و عالی است و پس از آن ما هم بدون در نظر گرفتن شرایط خودمان نظام آموزشی را به چهار دوره دبستان، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه تقسیم کردیم. وقتی می گوییم آموزش عالی، منظورمان یک مرتبه بالاتر است. اولین مدرسه آموزش عالی هم که درست کردیم اسمش را گذاشتیم دارالفنون.

 یونیورسیته به معنای جدید در قرن ۱۸ به وجود آمد

داوری اردکانی ادامه داد: سوالی که مطرح می شود این است که آیا دانشگاه، ممتاز از مدرسه است؟ لفظ یونیورسیته از قرن دوازدهم یعنی اواخر قرون وسطی پیدا شد. البته یونیورسیته به معنای جدید در قرن ۱۸ به وجود آمد. در آغاز دهه ۷۰ در اروپا هزاران کتاب مهم درباره دانشگاه نوشته شد و این همه تحقیق و پژوهش راجع به دانشگاه نشان می دهد که دانشگاه جایی نیست که در آن درس های سخت و پیچیده می خوانید. اگرچه هم اینگونه هست، هم اینگونه نیست.

چهره ماندگار فلسفه اضافه کرد: دانشگاه به مفهوم عالی به هیچ موسسه یا نهاد آموزشی اطلاق نمی شود. وقتی من می گویم نظامیه یک دانشگاه نیست، قصد تحقیر آن را ندارم. ولی دانشگاه جایی نیست که در آن غزالی و ابن سینا درس بخوانند، بلکه جای افرادی مثل گالیله و نیوتن است که جهان را دگرگون کنند.

رئیس فرهنگستان علوم با تقسیم تاریخ بشر به دو دوره گفت: تاریخ بشر به دو دوره تقسیم می شود. دوره اول زمانی است که فرهنگ از طبیعت پیروی می کند. در این دوره فرهنگ آدمی را کمال می بخشد اما وسیله تصرف و دگرگون کردن جهان نیست. این همان دوره ای است که سوفوکل تراژدی را می نویسد. دوره دوم که همان دوره جدید است، فرهنگ ملاک طبیعت می شود و تصرف در جهان، اصل قرار می گیرد. بنابراین بشر امروز دیگر از طبیعت پیروی نمی کند.

در دوره رنسانس تلقی دیگری از آدم به وجود آمد

داوری اردکانی اضافه کرد: در دوران رنسانس تحولی پیش آمد که ما معمولا دوست نداریم به آن توجه کنیم. آن هم اینکه در این دوره تلقی دیگری از آدم به وجود آمد. در دین ما کمال آدمی در عبودیت است اما در رنسانس بشری به وجود آمد که شان مهندسی و سازندگی و… داشت. به بیان دیگر در این دوره جای طبیعت و فرهنگ عوض و انسان میزان همه چیز شد. شما هیچ وقت نباید فکر کنید که تاریخ بی تعارض است. تاریخ بشر سراسر تعارض است. تاریخ جنگ و صلح، تاریخ قهر و آشتی و…، تاریخ جدید هم بیش از هر تاریخ دیگری تعارض دارد. در دوره فعلی، تاریخ بسط پیدا کرده ولی نباید فکر کنیم که کامل شده است. اینکه تصور کنیم علم، معرفت، معنا و اخلاق به کمال رسیده، اشتباه است و تنها چیزی که در ۴۰۰-۵۰۰ سال اخیر کمال پیدا کرده، تکنولوژی است.

دانشگاه با فرهنگ چه می کند؟

استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنرانی خود با طرح این سوال که دانشگاه با فرهنگ چه می کند و با چه نگاهی باید به فرهنگ نگاه کرد؟ گفت: دانشگاه فقط جای آموزش نیست. به خصوص که امروزه علم در همه جا هست. به بیان دیگر، امروزه علم در دست مردم هست و همه به آن دسترسی دارند. نباید فراموش کنیم که در عصر کنونی علم از دانشگاه بیرون آمده و دیگر محصور در دانشگاه ها نیست.به یک اعتبار، علم در حصار دانشگاه نباید و نمی تواند باشد. دلیلش هم این است که دانشگاه در اینجا نروئیده است. ما دانشگاه را از بیرون و از مدل دانشگاه های فرانسوی گرفته ایم.

داوری اردکانی با اشاره به اینکه امروزه پژوهش نسبت به گذشته سخت تر شده است، تصریح کرد: پژوهش در امروز کار سختی است چون قبلاً سامان دادن به جامعه آسانتر از الان بود. جامعه کنونی، جامعه ای است که برای آن مسئول نمی توان پیدا کرد. امروزه هیچ کس مسئول آلودگی هوای تهران، کم آبی کشور و ساختمان سازی های بی رویه نیست. نمی خواهم بگویم که تدبیر نباید کرد و کاری نباید انجام داد، بلکه مقصودم این است که پیدا کردن مسئول و مسئولیت پذیری بسیار سخت شده است. دانشگاه صورت بخش نظام جامعه و زندگی است و سوال من الان این است که آیا دانشگاه امروزی می تواند این کار را انجام دهد؟

دانشگاه مقاله نویس نمی خواهیم

وی افزود: دانشگاه فقط درس نمی دهد و متخصص نمی پروراند. دانشگاه باید بگوید علوم با هم چه ارتباطی دارند و ارتباط دانشگاه با جامعه چیست؟ به بیان دیگر دانشگاه باید روابط اجتماعی و فرهنگ را بشکافد. کاری که ما در دانشگاه هایمان انجام نمی دهیم و امروزه دانشگاه های ما با صنایع، فرهنگ و اعتقادات ارتباطی ندارند. به بیانی می توان گفت دانشگاه های ما برج عاجی هستند و نه چندان توانا .

مقاله علمی باید مسائل جامعه را حل کند

این فیلسوف فرهنگ اضافه کرد: بنده قصد تحقیر دانشگاه را ندارم و این را هم قبول دارم که علم جهانی است. ولی عقیده دارم که دانشگاه باید معین کند که علم را چگونه می توان اینجائی کرد. بله نوشتن مقاله خوب است و خیلی هم فضیلت دارد، ولی وقتی به دانشجو می گویید ۱۰۰ تا مقاله بنویس، در واقع راه را برای مقاله دزدی باز کرده ایم. به همین دلیل ما نباید فکر کنیم که دانشگاه جایی است که باید در آن فقط مقاله نوشت و چاپ کرد، چون علم برای کشور است و باید به فکر کشور باشیم. اگر مقاله هایی که سفارش می دهیم بتواند مسائل و مشکلات کشور را حل کند، خوب است. اما اگر فقط برای ارتقاء شغلی و دانشگاهی باشد، غلط است. ما دانشگاه مقاله نویس نمی خواهیم. دانشگاهی می خواهیم که مقالاتش برای کشور مفید و موثر باشد.

داوری اردکانی در پایان گفت: به عقیده بنده ما چنانچه در دانشمندی و دانشگاه ها پیشرفت کرده ایم در دانش پیشرفت نداشته ایم. بنده الان در مرکزی کار می کنم که دانشمندهایی دارد که به هر کجای دنیا بروند، می توانند استاد ممتاز باشند. اما متاسفانه در اینجا چنانکه باید آثار علم و فکرشان ظاهر نمی شود و آثارشان به کشور، کوچه و بازار نمی رسد. نظر من این نیست که علم بازاری شود ولی نمی توان علم و بازار را از هم جدا کرد. به همین دلیل باید فکر کنیم که بهترین راه ارتباط علم و بازار چیست؟ و این هم کار جایی جز دانشگاه نیست. دانشگاه محل تامل، تفکر و تحقیق با حفظ تخصص ها درباره اینکه چه کار می تواند بکند است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

کد امنیتی *
Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.