هدف مقاله حاضر ارائه یک ارزیابی کلان Macro- evaluation از وضعیت موجود آموزش باز و از راه دور در ایران است.
متدولوژی این تحقیق ارزیابی سریع از طریق تحلیل دادههای آماری، تحلیل سیاستهای در حال اجرا، بررسی گزارشات رسمی و تحلیل محتوای کیفی مقالات منتشر شده در داخل ایران است. علاوه بر آن برای تکمیل اطلاعات وب سایتهای این مؤسسات نیز مشاهده و اطلاعات مورد نیاز در چک لیست ثبت شد.
یافته ها نشان داد که آموزش باز در ایران یک سیـستم مکمل است نه سیستم آلترناتیو. در این سیستم هم دانشـگاههای مستقـل مجازی داریم هم دانشگاههای دو نظامی (Doaul Mode university) تلاش این مراکز متمرکز برای نسل سوم آموزش مجازی است. هدف سیاستگذاران بیش از آنکه مجازی سازی کامل باشد آموزش انعطاف پذیر و تنوع دسترسی بوده است.
اغلب داوطلبان دورههای آزاد در ایران بزرگسالان و مدیران و کارآفرینان نیستند بلکه جوانان بازمانده از ورود به دوره های حضوری دانشگاههای معتبر دولتی هستند. این دوره ها تم فرهنگی دارند و هنوز اقتصادی نشدهاند. هدف دانشگاهها قبل از آنکه افزایش بهره وری و کارآیی یا سود بیشتر یا کاهش هزینه سرانه باشد پاسخگویی به نیازهای منزلتی و اجتماعی خانوادههاست. با این وجود این دوره ها هنوز انتظارات جویندگان دانش را برآورده نمیکند و تحصیلات سنتی و کلاسیک جایگاه خود را حفظ کرده است.
از نظر فنی نیز ابزارهای توزیعی خوبی در دسترس است اما سطح تعامل به دلیل مشکلات پهنای باند ایدهآل نیست. برخی دانشگاهها مانند دانشگاه شهید بهشتی با قرار دادن دروس دورههای آموزش آزاد دانشگاه MIT (MIT Open courseware) بر روی وب سایت خود و ترجمه آنها به زبان فارسی دانشجویان را به استفاده از آنها ترغیب کردهاند. برخی دیگر مانند دانشگاه صنعتی شریـف در تلاشند تا الگـویی بومی برای توسعه مشارکت ذینفـعان در برنامه های درسی فراهم کنند. دهها دانشگاه دیگر دانشکدۀ آموزشهای مجازی را در کنار دانشکدههای دیگر راهاندازی کرده و از توان علمی آنها استفاده میکنند. آنها همگی یک بازار شلوغ و متنوع آموزش عالی را به نمایش گذاشتهاند.